پلی به جاودانگی

سفر به سوی بینهایت ، زندگی ادامه دارد....

پلی به جاودانگی

سفر به سوی بینهایت ، زندگی ادامه دارد....

سفر رویایی و عجیب ما به شمال _ قسمت ۱


صبح روز جمعه ۴ آبان تهران رو به مقصد رشت ترک کردیم.این اولین باری بود که به طور اختصاصی قصد گردش توی استان بی نظیر گیلان رو داشتیم.البته قبلا ،چیزی حدود ۱۶ سال پیش حین برگشت از سفر مشهد نوار شمالی کشور رو هم گشتیم و سر از انزلی درآوردیم.اون زمان من سنم کم بود و چیز زیادی از گیلان یادم نمونده و البته این اولین و آخرین سفر با پدر و مادر به شمال بود بعد از اون...


طی این سالها بارها شمال رفتیم ولی گیلان نه! پس این بار فقط به قصد گیلان رفتیم.قرار بر این شد که ماشین و تمام هزینه هاش با قبله عالم و خانمش باشه، تمامی مخارج سفر با من و خواهرم.شرایط کاری برای سه روز آینده سبک به نظر میرسید و قرار بود تا روز دوشنبه شمال بمونیم.

قبل از ظهر جمعه به شهر ماسال رسیدیم و رفتیم به سمت ییلاقات با صفا و رویاییش.اما یه مشکل اساسی گریبان گیر ما شد.قبله عالم از شب قبل دچار کرونا شده بود و حالا خیلی حالش خراب بود.مسیر زیادی از ییلاقات رو بالا رفته بودیم که گفت دیگه نمیتونه تحمل کنه و حالش خیلی بده.مسیر کلا سر بالایی به سمت بالای کوه جنگلی بود و به نظر می‌رسید فعلا به انتهاش و منظره بهشتی جنگل ابر نمیرسیم.پس از نیمه راه برگشتیم تا توی شهر ناهار بخوریم و اگر لازم بود بیمارستان بریم.

  مسیر ییلاقات،واقعا رویاییه! 


بعد صرف ناهار قبله عالم گفت حالش بهتره و ماسال رو به سمت انزلی ترک کردیم.به لطف نرم افزار ها کلا توی مسیر های روستایی و مناظر بکر حرکت کردیم و توی انزلی مستقر شدیم.اون شب حالش خیلی بد شد.صبح فردا نتونست بیاد لب ساحل پس ما خانم ها رفتیم.شب بعد هم به خاطر حال بد قبله عالم انزلی ماندیم.

  

   ساحل بی اندازه خلوت بود.


نمیدانم چرا وقتی متوجه شد حالش بده سفر رو کنسل نکرده بود و حالا داشت به شدت عذاب می‌کشید. ما در ترس و اضطراب حالش بودیم ولی او واقعا با سرسختی تلاش می‌کرد که حالش خوب باشه و پابه پای ما تمام انزلی رو گشت. تالاب زیبای انزلی و نقاط دیدنی و مراکز خرید رو گشتیم.روز یکشنبه از انزلی حرکت کردیم تا مسیر برگشت رو پیش بگیریم و شب رو توی رشت بمونیم.توی مسیرخانم قبله عالم مناظر دیدنی شهر فومن رو سرچ کرد و بللللله گفت امشب رو بریم قلعه رودخان.تا این جای کار قلعه رودخان و مسیر فوق‌العاده اش زیباترین بخش شمال بود.ویلایی که گرفتیم از هر نظر عالی بود.روز دوشنبه کاملا بارانی بود و ما با همراه داشتن یک مریض از نیمه راه رفتن به قلعه که بالاتر از روستاست و حدود۱۶۲۰ پله داره تا به قلعه باستانی از زمان ساسانیان برسی؛ برگشتیم.

      مسیر قلعه رودخان زیبا



مناظرش واقعا بکر و بهشتیه.از طرفی هوای پاییزی شمال خیلی مطبوع و دلنوازه.ما تصمیم گرفتیم هر سال آبان بریم شمال. 


   صبح زیبای روستای قلعه رودخان 


هوا بسیار معتدل و بدون شرجی بود و از طرف دیگه بسیار خلوت.البته آخر هفته شلوغ میشه ولی اول هفته واقعا کسی نبود!

روز دوشنبه بارانی بود و روز سه شنبه قصد حرکت به سمت تهران رو داشتیم که قبله عالم گفت من اصلا دریا رو ندیدم ، برگردیم سمت دریا. همه ما هیجان زده شدیم.وقتی همه چی این قدر خوب بود چرا باید برمی گشتیم تهران؟  از طرفی از کار هم خبری نبود.حالش به نظر خیلی بهتر بود و حالا دوباره به سمت دریا حرکت کردیم.اینبار به سمت اسالم و ساحل جنگلی گیسوم....


ادامه دارد...


*******

بچه ها کامنت های منو دریافت نکردید؟ به نظر میرسه کامنت هایی که براتون نوشتم توسط بلاگ اسکای بلعیده شدن!!

پ ن :

اطلاعات گوشیم زیر عکس ها به هیچ عنوان پاک نشد.به بزرگی خودتون ببخشید!


نظرات 6 + ارسال نظر
لیمو پنج‌شنبه 14 دی 1402 ساعت 01:32 https://lemonn.blogsky.com/

از همین تریبون اعلام میکنم که لیمو رها رو خیلی دوست داره و اصلا باهاش قهر نمیکنه. تازه اگر برام شعر بخونی بیشتر و بیشتر تر هم دوستت دارم.

ممنونم عزیزم
خودت که میدونی چقدر دوستت دارم و البته خوردنی هستی

نسرین پنج‌شنبه 9 آذر 1402 ساعت 22:01 https://yakroozeno.blogsky.com/

چقدر سخته مریض باشی وسط سفر. تجربه شو دارم. اتفاقا انزلی رفته بودیم و من زمان برگشت حالم خوب شد ولی دیگه مرخصی همه تمام شده بود و برنگشتیم. من بیشتر روزا رو توی ویلا می موندم و یکیشون پیشم می موند
خاطره ی چهل سال پیشه

آخ که چه تجربه تلخی داشتی از سفر و مریضی
چهل سال پیش؟ احتمالا اون زمان هنوز ایران ساکن بودید و هنوز نمی دونستید که چه سفر طولانی به سمت غربت پیش رو دارید

لیمو سه‌شنبه 7 آذر 1402 ساعت 11:32 https://lemonn.blogsky.com

انقدر خوشگل و دقیق تعریف کردی و علی الخصوص عکس هم ضمیمه کردی که انگار واقعا اونجا بودم باهات
+ ممنون از محبتت عزیزدلم نه متاسفانه، هیچ پیام تایید نشده ای ندارم و کلا به نامت هیچ پیامی برای اون پست نیست. شاید بلاگ اسکای بی ادب خورده. فدای سرت

بله عزیزم کنارم بودی، واقعا میگم وقتی توی قلب منی پس همراه منیخدا رو شکر که دوست داشتی

* عه از دست این بلاگ اسکای، نمیدونی چه فکرهایی نکردم، مثل لیمو با من قهر کرده؟ میخواد با من قطع ارتباط کنه؟ چون کامنت قبلیش رو با شعر جواب دادم از من رنجیده آیا ؟
تا زمانیکه متوجه شدم کار بلاگ اسکای بوده کلی حرص خوردم

جان دو یکشنبه 5 آذر 1402 ساعت 10:25

خواهش می کنم

نه کامنتی نیومده توی وبلاگ همسایه الان دیدم یکی دو نفر دیگه با کامنت های بلاگ اسکای مشکل داره یا ارسال نمیشه یا نصف و نیمه می ره

پس این باگ بلاگ اسکای هست و ربطی به گوشی من نداره.آخه فکر کردم شاید عیب از دستگاه منه . پس بقیه هم به همین مشکل گرفتارن
حالا دوباره همون کامنت رو برات مینویسم ببینم دریافت میکنی یا نه!

لیمو یکشنبه 5 آذر 1402 ساعت 09:05 https://lemonn.blogsky.com

به به ببین کی اینجاست. رها خانوم و خوشگل
چه عکسهای خوشگلی دختر. روحم تازه شد.
ما یکبار با خاله هام خونه ای که گرفتیم نوک یکی از همین کوه های ییلاقی بود و آره دقیقا میدونم چه منظره بکریه. قلعه رودخان و گیسوم هم که عاااالی. منتظر پست بعدی و عکسهای قشنگترت هستم. ماچ بهت ❤️

سلام عزیزم
به به که توام اینجایی گلمخدا رو شکر که عکس ها رو دوست داشتی.اینجوری حس میکنم توی سفر کنارم بودی
آره واقعا بکر و قشنگن و ما همگی به این نتیجه رسیدیم که گیلان خیلی سرتر و بهتره از بقیه شمال.
کلی عکس و فیلم گرفتم فقط به عشق اینکه اینجا با شما شریک بشم با هم عشق کنیم

لیمو جونم، کامنت های منو نگرفتی؟ چندبار ماشین جدید رو تبریک گفتم و کلی آرزوی خوب

جان دو شنبه 4 آذر 1402 ساعت 21:42

سلام

به به سفر
امیدوارم قبله عالم به زودی سلامتی شون رو به دست بیارن و این بیماری دست از گریبان همه برداره و امیدوارم علی رغم مشکلات بهتون خوش گذشته باشه و چنین سفرهایی بیشتر تجربه کنید


پ.ن: برای جلوگیری از چنین اتفاقی در مورد دوربین گوشی، برنامه دوربین رو باز کنید و از بالا سمت چپ یا راست (بسته به زبان فارسی یا انگلیسی) رو چرخ دنده بزنید تا وارد تنظیمات دوربین بشید.
به سمت پایین اسکرول کنید و از بخش عمومی حالت (علامت) رو غیر فعال کنید.
البته عکس هایی که قبل از این کار گرفته باشید هنوز واترمارک رو خواهند داشت اما برای بعد غیر فعال میشه

سلام جانی

ممنونم بابت دعای قشنگت، خدا رو شکر الان حالشون خوبه در واقع خیلی خلاصه نوشتم و گرنه همین مریض شدن کلی داستان داشت.
بله خدا رو شکر خیلی خوش گذشت و جای همه دوستان خالی

مرسی برای راهنمایی در مورد این واتر مارک مسخره حتما دستوراتتون رو اعمال میکنم تا ازش خلاصی پیدا کنم.
جانی توی سفر،دوتا کامنت برات گذاشتم درباره پست آخر، دستت نرسیده؟ آیا بلاگ اسکای با من سر لج افتاده؟چرا داره این کارو میکنه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد