پلی به جاودانگی

سفر به سوی بینهایت ، زندگی ادامه دارد....

پلی به جاودانگی

سفر به سوی بینهایت ، زندگی ادامه دارد....

سفر رویایی و عجیب ما به شمال _ قسمت ۲

دوشب انزلی و دوشب قلعه رودخان و حالا به قصد برگشتن به سمت دریا حرکت کردیم . نرم افزار ها هم راه های محلی و فوق‌العاده ای رو پیش روی ما گذاشتن.اول از هر چیز رفتیم به سمت نزدیک ترین پمپ بنزین که یک تابلو سوپرایزمون کرد:

ماسوله ۲۰ کیلومتر

دریا میتونست منتظر بمونه تا ما از ماسوله دیدن کنیم.این طوری شد که از سر از ماسوله درآوردیم.همه متفق القول گفتیم که ماسوله و مسیرش زیباترین مناظر شمال هستن.هم آبشار هم رود و هم جنگل و هم یک منظره بی نظیر؛ ماسوله قطعا تکه ای از بهشت هست که افتاده روی زمین.



هیچ عکسی نمیتونه ماسوله رو به خوبی نشان بده!



بعد از ناهار ، به سمت اسالم حرکت کردیم.ساحل جنگلی گیسوم،زیباست اما دست ساز بشر! حس من اینه که توی کتاب های درسی درباره این جنگل نوشته ولی دقیقا یادم نمیاد.شب رو توی یک ویلا مشرف به دریا گذروندیم و حال و هوای قبله عالم به خاطر سردی هوا به هم ریخت.


تنها عکسی که از ساحل گیسوم دارم.


دوشب اول که انزلی بودیم حال قبله عالم واقعا بد بود.ایشون از انحراف و عفونت بینی و گوش رنج میبرن و این یعنی به طور معمول با نفس کشیدن مشکل دارن.حالا کرونا مستقیما وارد ریه اش شده بود و به سختی نفس می‌کشید.تب داشت و بی‌حال میشد و ما همه خیلی ترسیده بودیم.اگر خدایی ناکرده اتفاقی براش میفتاد چکار باید میکردیم؟

هر دوساعت آنتی بیوتیک مصرف می‌کرد و مواد مقوی بهش می‌دادیم تا از پا نیوفته.تا اینکه خدا رو شکر کم کم حالش بهبود پیدا کرد.دو شب استراحت توی ویلای زیبایی که قلعه رودخان گرفته بودیم حالش رو بهتر کرد. دوباره سرمای دریا روش تاثیر گذاشت ولی به شدت قبل مریض نبود.


حالا  دیگه دریا رو دید و با رفتن به آستارا مخالفت کرد و نظریه برگشت به سمت مسیر تهران رو ارائه داد.توی مسیر دوباره ما رو برد ییلاقات ماسال و بعد  قلعه رودخان ،و دو شب آخر حالش خیلی خوب شده  بود.با نارضایتی روز جمعه به سمت تهران برگشتیم.در اخر به خاطر  زیاد گوشی دست گرفتن، به شدت توبیخ شدم! اینم بقیه عکس ها





ییلاقات پاییزی


 اسم این رود روگان بوده حالا شده رودخان.اینجا یه مار  نوک مدادی  رنگ دیدیم!من فوبیای مار دارم، ولی این یکی واقعا قشنگ بود.

چای باغ




سفر رویایی و عجیب ما به شمال _ قسمت ۱


صبح روز جمعه ۴ آبان تهران رو به مقصد رشت ترک کردیم.این اولین باری بود که به طور اختصاصی قصد گردش توی استان بی نظیر گیلان رو داشتیم.البته قبلا ،چیزی حدود ۱۶ سال پیش حین برگشت از سفر مشهد نوار شمالی کشور رو هم گشتیم و سر از انزلی درآوردیم.اون زمان من سنم کم بود و چیز زیادی از گیلان یادم نمونده و البته این اولین و آخرین سفر با پدر و مادر به شمال بود بعد از اون...


طی این سالها بارها شمال رفتیم ولی گیلان نه! پس این بار فقط به قصد گیلان رفتیم.قرار بر این شد که ماشین و تمام هزینه هاش با قبله عالم و خانمش باشه، تمامی مخارج سفر با من و خواهرم.شرایط کاری برای سه روز آینده سبک به نظر میرسید و قرار بود تا روز دوشنبه شمال بمونیم.

قبل از ظهر جمعه به شهر ماسال رسیدیم و رفتیم به سمت ییلاقات با صفا و رویاییش.اما یه مشکل اساسی گریبان گیر ما شد.قبله عالم از شب قبل دچار کرونا شده بود و حالا خیلی حالش خراب بود.مسیر زیادی از ییلاقات رو بالا رفته بودیم که گفت دیگه نمیتونه تحمل کنه و حالش خیلی بده.مسیر کلا سر بالایی به سمت بالای کوه جنگلی بود و به نظر می‌رسید فعلا به انتهاش و منظره بهشتی جنگل ابر نمیرسیم.پس از نیمه راه برگشتیم تا توی شهر ناهار بخوریم و اگر لازم بود بیمارستان بریم.

  مسیر ییلاقات،واقعا رویاییه! 


بعد صرف ناهار قبله عالم گفت حالش بهتره و ماسال رو به سمت انزلی ترک کردیم.به لطف نرم افزار ها کلا توی مسیر های روستایی و مناظر بکر حرکت کردیم و توی انزلی مستقر شدیم.اون شب حالش خیلی بد شد.صبح فردا نتونست بیاد لب ساحل پس ما خانم ها رفتیم.شب بعد هم به خاطر حال بد قبله عالم انزلی ماندیم.

  

   ساحل بی اندازه خلوت بود.


نمیدانم چرا وقتی متوجه شد حالش بده سفر رو کنسل نکرده بود و حالا داشت به شدت عذاب می‌کشید. ما در ترس و اضطراب حالش بودیم ولی او واقعا با سرسختی تلاش می‌کرد که حالش خوب باشه و پابه پای ما تمام انزلی رو گشت. تالاب زیبای انزلی و نقاط دیدنی و مراکز خرید رو گشتیم.روز یکشنبه از انزلی حرکت کردیم تا مسیر برگشت رو پیش بگیریم و شب رو توی رشت بمونیم.توی مسیرخانم قبله عالم مناظر دیدنی شهر فومن رو سرچ کرد و بللللله گفت امشب رو بریم قلعه رودخان.تا این جای کار قلعه رودخان و مسیر فوق‌العاده اش زیباترین بخش شمال بود.ویلایی که گرفتیم از هر نظر عالی بود.روز دوشنبه کاملا بارانی بود و ما با همراه داشتن یک مریض از نیمه راه رفتن به قلعه که بالاتر از روستاست و حدود۱۶۲۰ پله داره تا به قلعه باستانی از زمان ساسانیان برسی؛ برگشتیم.

      مسیر قلعه رودخان زیبا



مناظرش واقعا بکر و بهشتیه.از طرفی هوای پاییزی شمال خیلی مطبوع و دلنوازه.ما تصمیم گرفتیم هر سال آبان بریم شمال. 


   صبح زیبای روستای قلعه رودخان 


هوا بسیار معتدل و بدون شرجی بود و از طرف دیگه بسیار خلوت.البته آخر هفته شلوغ میشه ولی اول هفته واقعا کسی نبود!

روز دوشنبه بارانی بود و روز سه شنبه قصد حرکت به سمت تهران رو داشتیم که قبله عالم گفت من اصلا دریا رو ندیدم ، برگردیم سمت دریا. همه ما هیجان زده شدیم.وقتی همه چی این قدر خوب بود چرا باید برمی گشتیم تهران؟  از طرفی از کار هم خبری نبود.حالش به نظر خیلی بهتر بود و حالا دوباره به سمت دریا حرکت کردیم.اینبار به سمت اسالم و ساحل جنگلی گیسوم....


ادامه دارد...


*******

بچه ها کامنت های منو دریافت نکردید؟ به نظر میرسه کامنت هایی که براتون نوشتم توسط بلاگ اسکای بلعیده شدن!!

پ ن :

اطلاعات گوشیم زیر عکس ها به هیچ عنوان پاک نشد.به بزرگی خودتون ببخشید!